طی سالیان گذشته، مقوله اکشن فیگور یکی از حوزه های متروک تولیدات داخلی اسباب بازی بوده است. به تعبیر دیگر، در کنار پیشرفت های جدی و قابل توجه در بخش های مختلف اسباب بازی، باید اذعان کرد که هیچ توجهی به این قسمت نشده و در واقع مثل یک سیاهچاله، تامین نیاز مصرف کنندگان، از محل تولیدات خارجی بلعیده شده است.
البته به نظر من، ضعف در این قسمت مهم و جریان ساز فرهنگی، از نداشتن افق دید بلند و در نتیجه عدم طراحی برنامه و سازوکار مناسبی برای تشکیل و توسعه زنجیره ارزش در کالاهای فرهنگی ناشی شده و در عمل، تقسیم کاری میان فعالان بخش های مختلف فرهنگی در رسانه و صنایع فرهنگی مختلف شکل نگرفته و در نتیجه، حالا که چشم ها را باز کرده ایم، متوجه رسوخ حیرت انگیز کاراکترها و شخصیت های فرهنگی بیگانه در اعماق وجود کودکان و نوجوانانمان شده ایم. به بیان دیگر، اکشن فیگور، تبلور یک فعالیت عمیق و پیچیده میان رشته ای در حوزه های مختلف فرهنگی است و بسیار ساده انگارانه است که فکر کنیم برای ایجاد یک اکشن فیگور جذاب ایرانی، یک تولیدکننده اسباب بازی می تواند به تنهایی موفق بشود.
رویکردی که طی سالیان اخیر در ایجاد پیوند میان بخش های مختلف تولید فیلم و انیمیشن، کتاب، اسباب بازی، لوازم التحریر و تجاری سازی و بازارپردازی المان ها و شخصیت های به کار گرفته شده در آنها صورت گرفته، باید زودتر همگرا و عملیاتی شوند و فضا برای تولد و ترویج شخصیت های پرنفوذ و الهام بخش فرهنگی به وجود آید...
آنچه که در نمایشگاه الگونما به نمایش گذاشته شده بود، هم می تواند به سان آینه عبرتی باشد از نتیجه سالها غفلت و بی توجهی به این بخش مهم فرهنگی و از سوی دیگر، پیشرانی باشد برای هم افزایی و تمرکز تلاش ها برای جبران عقب افتادگی ها و همینطور، ایجاد فرصت های جدید فرهنگی و اقتصادی ...
هر چند به نظر می رسد در نسخه های بعدی این رویداد، می توان با اطلاع رسانی قوی تر، علاوه بر مسوولان حکومتی، طیف های گسترده تری از فعالان فرهنگی را مخاطب قرار داد و آنها را برای هم افزایی و ایفای نقش، دعوت کرد.